عاشق
با من بمان اي همصدا ، تا آخره اسم سفر از جاده هاي پر خطر ، اين خسته را با خود ببر با من بخوان اي همنوا ، شعر سپيد عاشقي اين واژه را با هر زبان ، تنها توئي که لايقي من صد بيابان عاشقم ، درياي عشقم را ببين از آسمان قلب من ، گلهاي حسرت را بچين در کوچه هاي عاشقي ، من عابري دلخسته ام از من گذشتم با دلم ، چون بر دلت دل بسته ام در فصل سرد عاشقي ، من گرم پندار توام در وصف عشقت مانده ام ، حالا پي شعري نوام در شهر بي سامان شب، با ياد تو من شاعرم از قصه هاي شهر شب ، تنها توئي در خاطرم ....
|
About![]()
از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست Archivesهفته اول بهمن 1390هفته دوم دی 1390 AuthorsmitraLinks
LinkDump
حمل ماینر از چین به ایران Categories
دیروز: رنگ وحشت ، فردا: دوباره تکرار |